شهید سلیمان بهرامی در یکی از روزهای زیبای خداوند در فروردین ماه سال 1338 در شهرستان ساوه و در خانوادهای مذهبی و اهل دل و با صفا دیده به جهان گشود. پدرش او را عیدی و برکت جاری خداوند در زندگیاش میدانست. لباهایش خندان بود از ولادت فرزندی که قرار بود تکیهگاه و پشت و پناهش باشد و به نوعی به عنوان عصای پیریاش میدانست ولی نمیدانست که این عصای پیری قرار است دستگیر آخرتش باشد. مادرش با دیدن روی فرزندش نور گرفت و چهرهاش خندان شد، او گرمی خانهی خانوادهی بهرامی بود.
سلیمان دوران کودکی را این گونه سپری کرد که روزها در کنار پدر بود و کار و تلاش و سختی او را میدید و با این سختیهای زندگی آشنا میشد و شبها در آغوش مهربان و دلسوز مادر تعلیم تعالیم دینی میدید تا زندگیاش را در این مسیر ادامه دهد و راه و هدفش را بدین سوی سوق دهد. تحصیلاتش را در مدرسهی ابتدایی نزدیک محل سکونتش در هفت سالگی آغاز کرد و به کسب علم و دانش پرداخت.
شهید بهرامی بزرگتر که میشد با جریانات و افکار مختلف آشنا میشد و هر جوانی در آن دوران به گروه یا حزبی گرایش پیدا میکرد، گاه گرایشهای درست یا غلط. اما از آن جایی که او از فطرتی پاک برخوردار بود و تربیتش الهی و اسلامی و درست بود به امام خمینی(قدس سره) و انقلابی که آورده بود گرایش پیدا کرد.
با آغاز جنگ تحمیلی نیز خود را از سربازان امام خمینی(قدس سره) میدانست و سعی میکرد تا از فرمان ایشان غافل نشود و به یاری این فرزند حضرت زهرا(B) برسد. او سرباز گروه پدافند هوایی شهر اهواز بود و بعد از رشادتهایی که از خود بروز داد در پنجم اردیبهشت ماه سال 1360 در عملیات امام علی(علیه السلام) به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.